18. جومه

نمیدونم چطور خوابم برد فقط یادمه با نگرانی بلند شدم نگاه به ساعت  کردم 17 رو  دیدم . مثل کسایی که خوابشون می بره و جای صبح برای رفتن به سرکار ساعت 5عصر بیدار میشن و حول برشون میداره . کرخت و خشک و بی تاب . سریال اورژانسی  میبینم پرستار دکتر رو صدا می زنه که مریض رو آروم کنه ، دکتر جوری ادا در میاره که می مونم این پزشک متخصص بود یا یک دلقک !!! آدم نمیدونه کدوم رو باور کنه ، پزشک ها دست کمی از دلقک ندارن یا اینکه سریال های آبکی کشککیه! خلاصه اینکه عملیات خالی کردن کلیه و مثانه و روده (!) زدن رو هر جفتش!

نظرات 2 + ارسال نظر
રઝા شنبه 26 تیر 1395 ساعت 21:07 http://underwater.blogsky.com

عه چرا اینجا گذاشتم :|

. جمعه 25 تیر 1395 ساعت 19:59 http://underwater.blogsky.com

خوش به حالت.. من که اصلا نتونستم امروز بخوابم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد