14. یک هیچ!

یکی از تاثیر های نوشتن رو امروز کشف کردم . جلوی خیلی از حرفهای بیخودیا بهتر بگم نمیخوای بگی ولی میگفتی رو میگیره ، حرفایی که شاید برای دیگران وسیله سو استفاده بشه ولی برای تو بلغمه ی ذهنیه . همکار آقا چرت و چرت می گفت و عین شتر می جویید من فقط نگاه میکردم بدون هیچ حرف اضافه ای ، خیلی هم به خودش فشار آورد که به چرت وپرت هاش دل بدم و باهاش هم سو بشم ولی موفق نشد ، خوب بود .

بعضی شوخی ها و حرفاش خیلی نچسب و بی پرده است حتی اگر هیچ منظوری نداشته باشه ، این طور موقع ها حس خوبی میده سکه رو یخ کردن! مثل همین بی تفاوتی و سکوت در برابر نهار شتریش!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد